دودکش دوباره به کار افتاد!
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۷۹۴۵۲
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،تا به امروز چند بار نگاهتان به قالیشوییها افتاده؟ آیا برایتان پیشآمده به ماجراهای قالیها فکر کنید؟ قالیشویی سرشار از زندگی است. در زندگی امروزی که بیشتر ما در آپارتمان زندگی میکنیم، فرقی نمیکند پولدار باشیم یا از قشر متوسط رو به بالا یا پایین. دیگر مثل سابق نمیتوانیم فرشهایمان را خودمان بشوییم و از دیوار آویزان کنیم تا خشک شود؛ بنابراین باید زنگ بزنیم به قالیشویی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هشت سال پیش برزو نیکنژاد احساس کرد قالیشویی، لوکیشن خیلی ملموسی برای همه مردم است؛ بنابراین قالیشویی را دستمایه ساخت یک مجموعه طنز قرار داد و توانست با نگارش یک مجموعه شیرین با نام «دودکش» مردم را سرگرم کند. کارگردانی این مجموعه را محمدحسین لطیفی به عهده داشت و حالا بعد از گذشت هشت سال و ساخته شدن فصل دوم این سریال تلویزیونی، سکان به دست برزو نیکنژاد است که خودش علاوهبر کارگردانی، سرپرست نویسندگان این فصل از کار است. البته او میتوانست برای هر قالی که در قالیشویی شسته میشود وارد یک خانه شود، اما سراغ این فرم تکراری نرفت که نمونههای شبیه به آن را قبلا دیدهبودیم. او ترجیح داد سختترین نوع نوشتن را انتخاب کند و آدمهایی را به تصویر بکشد که روی شخصیتهای اصلی قصه تاثیر میگذارند.
به همین دلیل او وارد زندگی هیچکدام از آدمهایی که وارد قصهاش شدند، نمیشد. توجه نیکنژاد به این ماجرا باعث شد تا یک کمدی خاطرهانگیز در میان مردم شکل بگیرد و حالا بعد از گذشت هشت سال سراغ ساخت فصل دوم این اثر رفته تا خاطرات این کمدی را دیگربار زنده کند. مجموعه کمدی اجتماعی دودکش۲ به تهیهکنندگی زینب تقوایی در لوکیشنهای متنوعی در تهران ازجمله مناطق ازگل و دارآباد انجام میشود و همزمان با پخش این سریال که قرار است بهزودی روی آنتن شبکه یک برود، ادامه دارد.
در این فصل از سریال همچون دیگر فصلهای قبلی هومن برقنورد، امیرحسین رستمی، سیما تیرانداز، نگار عابدی، محمدرضا شیرخانلو، یاس نوروزی، الهام اخوان و (با هنرمندی) بهنام تشکر بازی میکنند و چهرههای جدید هم به کار اضافه شدند. به بهانه پخش سریال تلویزیونی دودکش ۲ با نیکنژاد به گپوگفت نشستهایم.
چه خبر از قصه دودکش ۲؟
سفر یک خانواده بیقیف و قپی
حتما دوست دارید بدانید که چه اتفاقاتی در فصل دوم این سریال قرار است بیفتد؟ در خلاصه داستان سریال آمدهاست: «خانواده فیروز مشتاق که بیقیف و قپی به سفری رفتهاند، در راه بازگشت به تهران با دختری همسفر میشوند که از نظر بهروز، «نیمه گمشده» قلمداد میشود و به ضرس قاطع، شروعی برای فرورفتن خانواده در آمپاس است! بماند که با آنچه از نصرت و شرایط جدیدش مشهود به نظر میرسد، بستر قمپزش گستردهتر از قبل شدهاست و با عقبهای که از آنان سراغ داریم، ماجراهایی آغاز میشود که بیهیچ شائبهای در زندگی همه و بهویژه کسانی که پا به قالیشویی میگذارند، تاثیرگذار است.»
نخستین فصل سریال دودکش در ماه رمضان سال ۱۳۹۲ روی آنتن شبکه یک رفت و جزو تولیدات پرمخاطب و خاطرهانگیز سیما بود. فیلمنامه سریال دودکش۲ توسط گروه نویسندگان با طراحی و سرپرستی برزو نیکنژاد در حال نگارش است.
گفتههای برزو نیکنژاد، سرپرست نویسندگان و کارگردان:
امیدواریم شرمنده مردم نشویم
فصل اول سریال دودکش را خودتان نوشتهبودید و مردم خیلی با قصه ارتباط برقرار کردهبودند، زیرا شما به جزییاتی از زندگی پرداختید که همه به دلیل روزمرگیها فراموش کردهاند. آیا این اتفاق در فصل دوم سریال هم افتادهاست؟ شاهد چه تغییراتی در شخصیتهای اصلی قصه هستیم؟
وقتی اثری برای ساخت به فصل دوم میرسد، باید شاکله فصل یک را رعایت کند. تمام آثاری که در دنیا ساخته میشوند، از انیمیشن گرفته تا فانتزی و رئال اینگونه هستند و ما هم از این موضوع مستثنا نیستیم. شخصیتهای فصل یک در فصل ۲ هم حضور دارند، زیرا مردم با شخصیتهای دودکش انس گرفتهبودند و دوستشان داشتند؛ بنابراین همان علاقهمندیهای مخاطب در این فصل هم قابل مشاهدهاست. مسلما در این فصل شخصیتهای سریال با اتفاقاتی روبهرو میشوند و بنا به موقعیتی که دارند، واکنشهای متفاوتی بروز میدهند.
بههرحال وقتی اثری به فصل دوم میرسد باید ویژگیهای تازهای داشتهباشد که هم مخاطب قبلی را حفظ کند و هم بینندگان جدید را جذب کند. از لحاظ محتوا قرار است تا چه میزان مخاطبان را غافلگیر کنید؟
(با خنده) اتفاقا ما سعی میکنیم مخاطب را غافلگیر نکنیم!
چرا؟
چون مردم وقتی از صبح بیدار میشوند تا شب مرتب غافلگیر میشوند! بنابراین نیازی به غافلگیری ندارند. سعی کردهایم قصه برای مخاطبان متفاوت باشد. ضمن اینکه به موضوعات بهروز پرداختهایم. بههرحال قصه دودکش ۲ بعد از گذشت هشت سال اتفاق میافتد و در این مدت نگاه مردم تغییر کردهاست. همچنین بینندگان حوصله ندارند شاهد یک قصه یا روایت کند باشند. با توجه به این موارد ما سعی داریم با یک قصه روز به روزمرگیهای زندگی بپردازیم.
ماجرای فصل یک در قالیشویی میگذشت. در فصل دوم همین لوکیشن دستمایه ساخت قرار گرفتهاست؟
داستان این فصل هم ادامه همان قالیشویی است، اما ماجرا این است که قالیشویی هم میتواند متحرک باشد. مردم، شخصیتهای قصه دودکش۱، اصطلاحاتشان، وانت قالیشویی، نردبامی که از این طرف به آن طرف میرفتند را یادشان نرفته و جزو ویژگیهای دودکش بود؛ به همین دلیل ما سعی میکنیم به صورت گذرا به این موارد در حد امکان بپردازیم.
یکی از نقاط قوت سریال دودکش ۱، کلکلهای میان فیروز و نصرت (زوج هنری هومن برقنورد و بهنام تشکر) بود که به جذابیت سریال اضافه کردهبود. باز هم این کلکلها را در فصل دوم هم داریم؟
سعی کردهایم این کلکل را در کار نگه داریم. البته کمی کلکلها جنسشان متفاوت خواهد بود، زیرا شخصیت نصرت که بهنام تشکر بازی میکند، جایگاهش فرق میکند و مسلما وقتی جایگاه یک آدم تغییر میکند در روابط و حرفزدنهایش هم تغییراتی بهوجود میآید. حتی یک فرد معمولی که نامزد مجلس هم میشود، بعد از رای آوردن رفتارهایش متفاوت میشود.
به جمع بازیگران فصل قبل، هنرمندان دیگری هم اضافه شدهاند؟
بله، یک بچه به خانواده فیروز مشتاق و یک بچه به خانواده نصرت سوزنچیان اضافه شدهاست. همچنین الهام اخوان هم به جمع قصه اضافه میشود. بچههای قبلی مثل شیرخانلو و نوروزی هم هستند. یک نوزاد کوچک یکساله هم در قصه داریم.
شما در فصل یک به بچهها هم در کار توجه ویژهای داشتید و صرفا صحنه پُرکن نبودند. پس شاهد این اتفاق در این فصل هم هستیم؟
حتما همینطور خواهد بود. مگر میشود در زندگیمان بچهها را حذف کنیم؟ مسلما تاثیرگذار هستند و این اتفاق هم در سریال دودکش ۲ رخ میدهد.
وقتی سریال پادری پخش شد، همه مردم تصور این را داشتند که دودکش۲ است و قرار است شاهد دودکش۳ باشند. پس چرا نام سریال را دودکش۲ گذاشتید؟
دودکش ۲ ادامه سریال دودکش یک است و ماجراها بعد از هشت سال اتفاق میافتد. سریال پادری ارتباطی به دودکش نداشت و یک اثر جداست. سریال دودکش یک به تهیهکنندگی خانم تقوایی ساخته شد و الان هم تهیهکنندگی فصل ۲ بهعهده خودش است. من در هر دو فصل نویسنده بودم با این تفاوت که کارگردانی فصل ۲ را هم بهعهده دارم. کارگردان فصل یک آقای لطیفی بود. بههر حال هر اثری ممکن است به فصلهای بعدی برسد و گاهی پیش آمده کارگردان در فصلهای بعدی تغییر میکند؛ مثل سریال ساخت ایران که فصل یک را آقای لطیفی و فصل ۲ را من ساختم. حال ممکن است فصل ۳ را کارگردان دیگری بسازد، اما همیشه تهیهکننده و نویسنده ثابت هستند و ممکن است کارگردانها تغییر کنند. بههرحال دودکش مال شبکه یک است و حالا دودکش ۲ هم از این شبکه پخش میشود.
شما سبک خودتان را در نگارش دارید. با توجه به اینکه سرپرست نویسندگان فصل دوم سریال هستید، آیا در نگارش دخل و تصرف داشتید؟
نگارش دودکش کار بهشدت سختی است. هر قسمت از سریال در ۱۰ تا ۱۲ صفحه طراحی شدهاست. آقایان محمد تنابنده و مهربان قصه را نوشتند و بعد دوباره، سهباره و حتی چهارباره بازنویسی شدهاست. در بخش دیالوگها بهدلیل اینکه لحنش فرق میکند، مجبورم بخش زیادی از دیالوگها را خودم انجام بدهم، چون لحن دیالوگها متفاوت است. درمجموع در خدمت آقایان تنابنده و مهربان برای بخش نگارش بودیم.
در فصل اول شاهد تکیهکلامهایی همچون به ضرسقاطع، قمپز و... بودیم. آیا تکیهکلامهای جدید به این فصل از کار اضافه شدهاست؟
سعی کردهایم از تکیهکلامهای جدید هم استفاده کنیم. درمجموع تلاش میکنیم تا قصهای شیرین را برای مردم روایت کنیم که مردم دوست داشتهباشند. البته کار در شرایط کرونا سختیهای زیادی دارد.
من و آقای رستمی و خانم عابدی با هم کرونا گرفتیم و برای مقطعی هم در پیک کرونا کار متوقف شد، چون همه مشاغل تعطیل شدند. فکر میکنم تا پایان پخش درگیر تولید سریال هستیم. امیدواریم مردم سریال را دوست داشتهباشند و شرمنده مردم نشویم.
آنچه درباره دودکش گفتند
بازیگران نقشهای اصلی سریال دودکش بعد از پخش فصل یک در گفتگو با اصحاب رسانه حرفهای شنیدنی گفتند که خواندنش خالی از لطف نیست.
بهنام تشکر، بازیگر نقش نصرت: مردم بعد از تماشای سه سریال از من و هومن برقنورد میگفتند، سهگانه برقنورد و تشکر! مثل پدرخوانده! ترجیح ما این است که دیگر کار جدی انجام بدهیم تا چرخشی هم در کارمان بهوجود بیاوریم. تماشاگر فعلا به اندازه کافی ما را در فضای کارهای کمدی دیده و هنوز نمیداند ما در فضای جدی چه کارهایی میتوانیم انجام بدهیم؛ ضمن اینکه دودکش، کمدی صرف نبود و بیشتر تصویرگر فضای زندگی واقعی بود. هرچه قصه جلوتر رفت، روابط شخصیتها بیشتر دیده شد. اندازه این کمدی با کمدیهای دیگر تفاوت دارد. کمدی آن کمتر است و تلخیهایی هم دارد. کارگردان و نویسنده هم تلاششان این بود که اندازه کمدی، روابط آدمها و تلخیهایی که وجود دارد، رعایت شود. بهنظرم تلخیهای این سریال هم شیرین است. به دلیل اینکه زندگی در آن جریان دارد و اینکه کمدیاش با دیگر کمدیها متفاوت است.
سیما تیرانداز، بازیگر نقش عفت: من تجربه طنز سبک سریال دودکش را نداشتم. زمانی که پیشنهاد بازی در این سریال شد، چون از گذشته با آقای نیکنژاد دوست بودم و کارهایش را دیدهبودم، مطمئن بودم کار خوب و قابل دفاع خواهد شد. جالب اینکه فیلمنامه نخوانده با این پروژه قرارداد بستم. وقتی رفتم دفترشان، دیدم آقای لطیفی حضور دارند. آقای نیکنژاد هم بودند و همان ابتدا گفتند مطمئنم تو از این نقش خوشت خواهد آمد. او جزو صادقترین افراد این حرفه است که رک و پوستکنده هر چه را باید همان اول میگوید.
امیرحسین رستمی، بازیگر نقش بهروز: خوشبختانه تیم خوبی برای ساخت دودکش دور هم جمع شدند. این سریال طنز پیژامهای نیست و بازیگران خوب تلویزیون و تئاتر دور هم جمع شدند. امیدوارم خاطره خوبی برای مردم باقی بماند. معتقدم این قصه برای برقنورد نوشته شده و بهضرس قاطع میگویم کسی جز او نمیتوانست نقش فیروز را بازی کند. شما نمیتوانید دودکش را بدون هومن برقنورد تصور کنید.
نگار عابدی، بازیگر نقش افروز: افروزی که ما در سریال دودکش میبینیم با وجود سادگی و قانع بودن، یک جاهایی از کوره درمی رود و حرفهای درستی میزند. همین خانم ساده حرفهای خیلی تأثیرگذاری درباره وضعیت بد مالی خانوادهاش میزند و با وجود فشار مالی آن وضعیت را تحمل میکند. برایم خیلی با ارزش است که ببینیم افروز، زنی باهوش و صبور است، اما برخی اوقات صبرش لبریز میشود و حرفش را میزند. نقش برایم جذابیتهایی داشت و این که شخصیت او با عفت (زن برادرش) در تضاد است و قرار گرفتن این دو در کنار یکدیگر و تفاوتهایشان جذابیتهایی دارد. برای نزدیک شدن به نقش، بخشی به نمونهبرداری از زنان واقعی اطرافم برمی گشت و بخشی هم به کار خودم به عنوان بازیگر برمیگردد.
بررسی بازی هومن برق نورد و بهنام تشکر
لورل و هاردی ایرانی
آثار مشترک: دزد و پلیس، ساختمان پزشکان، دودکش۱ و ۲، پادری و فیلم سینمایی زندانیها.
از کجا به کجا:سال۱۳۹۰ بهنام تشکر با حضور در مجموعه ساختمان پزشکان، توانست مورد توجه قرار بگیرد و همکاری با برقنورد را نیز تجربه کند که میتوان موفقترین سریال مشترک این دو دانست که به دلیل بدهبستانها و پاسکاریهای خوبی که در این سریال داشتند، مورد توجه مردم قرار گرفت. بهنام تشکر در این سریال نقش دکتر نیما افشار را بازی کرد که در میان مشکلات خود با بیماران مختلف و مشکلات شخصیاش گرفتار شدهبود. هومن برقنورد در این سریال در نقش ناصر افشار (برادر دکتر نیما) حضور داشت که تازه از زندان آزاد شدهبود و مشکلاتی را برای بهنام تشکر ایجاد میکرد. موفقیت این دو باعث شد سعید آقاخانی برای ساخت سریال دزد و پلیس سراغ این دو برود و دوباره این زوج هنری تکرار شود. سومین موفقیت این دو به واسطه محمدحسین لطیفی در سریال دودکش۱ رقم خورد و مردم خاطرات بسیار زیادی از شخصیتهای فیروز و نصرت دارند. آنها بعد در فیلم سینمایی زندانیها دوباره کنار هم قرار گرفتند و حالا بعد از گذشت چند سال در دودکش۲ در کنار هم نقش آفرینی میکنند. در مجموع خیلیها معتقدند زوج تشکر و برقنورد یادآور زوج لورلوهاردی است.
نگاهی به تولد و اصل داستان دودکش۱ که حدود ۸سال پیش روی آنتن رفت
مروری به آنچه گذشت
رمضان۹۲ سریال تازهای به اسم دودکش متولد شد. مجموعهای به کارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی برزو نیکنژاد که توانست به دلیل فضای تازهای که داشت مورد توجه قرار بگیرد. کدام فضا؟ در ادامه کمی آن را با هم مرور میکنیم، چرا که فصل دوم این سریال با قصههای تازه در ادامه همان دودکش قدیمی و با همان شخصیتهای اصلی قرار است اتفاقات جدیدی را رقم بزند.
قصه:دودکش داستان خیلی از آدمهای سطح جامعه است که با مسائل مختلفی درگیر میشوند البته در کنار جامعه، خانواده هم در این سریال جایگاه ویژهای دارد. قصه این سریال از این قرار است که فیروز به همراه خانواده وآشنایانش یک قالیشویی را اداره میکند که این مجموعه در جریان اتفاقاتی پلمب میشود. همین ماجرا هم باعث میشود دردسرها و خردهقصهها چند برابر شوند.
در واقع دودکش، قصه زندگی یک فامیل کوچک است که در ملکی که از پدرشان به ارث بردهاند، قالیشویی راهانداخته و با سختیهای فراوان از این راه ارتزاق میکنند. داستان دودکش به سادگی همین قصه بالاست که درگیر پیچیدگیهای داستانی که الزامی هم ندارند، نمیشود و اینجا خرده داستانکها هستند که با روایتی از زندگی روزمره این خانواده که برای هر کسی قابل درک است، کار را پیش میبرد.
همین سادگی در عین وجود زبان روان و رخدادهایی که ریتم کار را حفظ میکنند عامل جذابیتی است که باعث شد تا در همان سال هم مخاطبان زیادی پای این سریال بنشینند.
ژانر: شاید در نگاه اول بهواسطه شوخیهای کلامی و طنز موقعیتی که دارد شاید فکر کنید که ژانر دودکش تنها طنز است، اما از وجه اجتماعی و خانوادگی آن هم نمیشود گذشت چراکه این سریال یک خانواده ایرانی را با همه مختصاتی که چنین خانوادهای دارد، به تصویر میکشد. خانوادهای که با وجود همه مشکلاتی که برخی از اعضا با هم دارند، باز هم در مواقع لازم کنار هم قرار میگیرند و به داد هم میرسند. خلاصه اینکه این عملکرد دودکش، برخلاف خیلی از سریالهایی است که دیدهایم و در آن اعضای خانواده بهراحتی همدیگر را دور میزنند، سر هم کلاه میگذارند و اعضای نزدیک یک خانواده نیز به هم اعتماد ندارند.
در اصل یکی از کارکردهای سریالهایی مانند دودکش همین است که این موازنه را به هم بزند. اینکه در قصهای به جای آنکه شخصیتهایش همه خودخواه و دروغگو باشند، همگی در درونشان با همه کمبودها و نقایص اخلاقیشان، قلبها و نیتهای پاکی دارند و همین موضوع بر بقیه وجوه آنها به شکلی غلبه میکند.
فصل دوم با چند چهره تازه روی آنتن میرود
خانواده قمپز را بیشتر بشناسید
همانطور که اول این گزارش هم گفتیم، در فصل دوم دودکش خانواده و آدمهای اصلی قصه همانهایی هستند که در سری اول دیدهبودیم، البته که در این بین برخی شخصیتها مثل الناز حبیبی رفته و چهرههای جدید دیگری مثل الهام اخوان به کار اضافه شدهاند. علاوهبر این در دودکش بچهها برعکس خیلی از سریالها نقش فعالی دارند و شاید به همین دلیل در این فصل هم چند بچه دیگر قرار است در قصه حضور داشتهباشند.
همچنین در سکانسهایی که در شمال کشور و گرگان میگذرد، از بازیگران بومی آن شهرستان هم استفاده شدهاست، به همراه چند نقش فرعی دیگر که در ادامه مروری به دیگر شخصیتهای این قصه داریم.
هومن برقنورد: او در این سریال نقش فیروز مشتاق را که پدر خانواده و کلیدیترین شخصیت قصه است، بهعهده دارد. شوخیها و تکیهکلامهای او در زمان پخش این مجموعه حسابی ترکاند و مدام بین مردم میچرخید. پدری که میخواهد جدی باشد، ولی خیلی وقتها با بچههایش همراه میشود و مثل یک دوست همسنو سال با آنها بازی میکند یا اتفاقاتی را شکل میدهد.
سیما تیرانداز: عفت سوزنچیان، همسر فیروز، نقشی است که تیرانداز آن را ایفا کرده و بهخوبی از عهده آن برآمدهاست. مادری باهوش، دلسوز و خوشحال که حرفهایش خیلی وقتها تکلیف هر اتفاقی را نهایی میکند یعنی به قول معروف حرف اول و آخر را او میزند. شخصیت عفت هم مثل خیلی از مادرانی است که دور و اطرافمان میبینیم، یک زن مستقل و قاطع که کانون خانواده را به هر شکلی حفظ میکند و با هرکدام از افراد آنطور که باید همراه میشود و راهنماییشان کرده یا با آنها همدلی میکند.
امیرحسین رستمی: بهروز مشتاق برادر آقا فیروز است که رستمی نقش او را بازی میکند. برادر کوچکی که گاهی گیجبازیهای خودش را دارد و کمی هم تنبل و خسته است با این حال همین ویژگیها و شخصیتی که او دارد بار طنز بخشی از ماجرا را به دوش میکشد و البته باعث و بانی برخی خرده داستانها و اتفاقاتی که رخ میدهد هم هست.
بهنام تشکر: این بازیگر هم نقش برادر عفت یعنی نصرت را ایفا میکند. نصرت در اینجا نقش برادرزنی را داشت که گرفتار گرههای مالی زیادی بود و دلخوشی هم از فیروز نداشت. تقابل مدام این دو شخصیت با هم در پیشبرد قصه تاثیر زیادی دارد. جریانی که در این سری هم شاهدش هستیم. ناگفته نماند که نصرت اینجا کمی هم فرصتطلب است و مدام در خیلی از اتفاقات زندگی فیروز و عفت دخالت میکند و حضور فعالی دارد. تشکر در این سری در جایگاه اجتماعی متفاوتی است که به خاطر همان جایگاه نصرت را به شکل دیگری در این فصل میبینیم.
نگار عابدی: نقش همسر نصرت یعنی افروز را هم نگار عابدی بهعهده دارد. او علاوه بر این خواهر فیروز و بهروز هم هست و در طول قصه همیشه دلش از همسرش پر است و ناچار است تا شرایط سخت او را به هر شکلی که شده تحمل کند.
تلاش برای حفظ آبرو با وجود همه مشکلاتی که در این خانواده وجود دارد هم بخش دیگری از ویژگیهای افروز است. او هم در قالب زنی که محور خانوادهاش است، کارها را با همکاری عفت، یعنی همسر برادرش، ردیف میکنند و پیش میبرند.
محمدرضا شیرخانلو: فیروز دو فرزند دارد که نقش پسر او یعنی پوریا مشتاق را شیرخانلو بازی میکند. او که آن موقعها یعنی حدود هشت سال پیش دبستانی بود، در این سری در نوجوانیاش با دودکشیها همراه شدهاست. پوریا پسر باهوش خانواده است که همیشه سعی میکند تا به هر شکلی با خانواده و مشکلاتش همراه شود.
یاس نوروزی: پریا مشتاق هم دختر فیروز و عفت است. او که آخرین بچه خانواده است، ارتباط خوبی با برادرش دارد و همیشه در کنار همه کلکلهای خواهر و برادری با هم نقشههایی برای اجرا دارند.
الهام اخوان: این بازیگر هم که گفتیم تازه به سریال اضافه شده و تنها میتوانیم بگوییم که اسم او گندم است و باقی ماجرایش را باید در زمان پخش سریال ببینید.
حسین شهبازی، مهنا سیدی و هانا عباسی هم دیگر بازیگران این سریال هستند.
سریال دودکش در زمانی که پخش شد، تکیه کلامهای زیادی را باب کرد
تکیههای ماندگار
هر سریالی که میآید به خصوص اگر تم طنز هم داشتهباشد، اغلب در آن از تکیه کلامها و اصطلاحاتی استفاده میشود که هرازگاهی میگیرد و دهان به دهان بین مردم میچرخد. سریال دودکش هم کم از این عناوین نداشت و همان موقع تکیهکلامهایی به خصوص از زبان فیروز بین مردم پخش شد که تا امروز هم خیلیها از این تکیهکلامهارا استفاده میکنند. اصلا این جمله فیروز مجموعهای از همین کلمههاست که میگوید: «خدایا ما را بهخاطر قمپزهایی که تابه حال در کردیم و لُغُزهایی که خواندیم ببخش و بیامرز و در آمپاس قرارنده... الهی آمیییین» در ادامه برخی از آنها را با هم مرور کردهایم.
قمپز: قمپز نوعی توپ جنگی سَرپُر بود که دولت امپراتوری عثمانی در جنگهایش با ایران به کار میبرد. این توپ گلولهای نداشت و فقط در آن مقدار زیادی باروت میریختند تا صدا ایجاد کند. اصطلاح «قمپز در کردن» را برای ادعایی که سروصدای زیادی دارد، اما بیاثر و دروغین است به کار میبردند.
به ضرس قاطع: این اصطلاح از دو واژه تشکیل شده. ضرس به معنای دندان تیز و برندهاست. اما این اصطلاح دوکلمهای وقتی به کار میرود که بخواهند از چیزی، حرفی یا کاری با قاطعیت دفاع کنند.
آمپاس: این کلمهای است که بارها و بارها آن را در این سریال شنیده و بازهم میشنوید آمپاس از واژه آلمانی Engpass گرفته شده و وارد زبان فارسی شدهاست. این واژه آلمانی در لغتنامه دهخدا به معنای تنگنا، فشار و کار انجامشده آمدهاست.
انقُلت: در واقع معنای واژه به واژه این عبارت، «اگر تو بگویی» است. این تکیهکلام وقتی به کار میرود که مخاطب سعی در ایرادگرفتن و اشکالتراشی بیهوده از حرفهای گوینده یا کار و عمل او را داشتهباشد.
لُغُز خواندن: در لغتنامه دهخدا معنای لغز این طور بیان شدهاست: «بر کسی عیب گرفتن، به کنایه از کسی بد گفتن، کرکری خواندن.» اصطلاح لغز خواندن وقتی استفاده میشود که کسی از روی دشمنی یا حسادت و مدعی بودن، حرفی بزند یا از کسی بدگویی کند.
بعضی دیگر از این تکیهکلامها هم شامل اصطلاحات معمولیاند مثل بیقیف و قپی، بلدم بلدم که فیروز به خصوص در عصبانیتهایش آن را میگوید و لول میبریم لول میاریم و.. حالا باید دید که در این سری علاوه بر اینها قرار است چه چیزهای جدیدی را بشنویم و ببینیم.
منبع:جام جم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال دودکش سریال تلویزیونی برزو نیک نژاد هومن برق نورد تکیه کلام تکیه کلام ها سریال دودکش ضرس قاطع بعد از گذشت فصل دوم بهنام تشکر بازیگر نقش نگار عابدی فصل هم فصل دوم اضافه شده ویژگی ها شخصیت ها روی آنتن کل کل ها هشت سال دودکش ۲ کنار هم بچه ها فصل یک آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۷۹۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رخنه به قلب دشمن
یکی از تازهترین آثار نمایشی سیما که با این حالوهوا راهی آنتن شده، سریال «رخنه» به تهیهکنندگی مهدی شفیعی است. این سریال تلویزیونی کاری از گروه تولیدات حادثهای مرکز سیمافیلم است که جایگزین «نونخ ۵» در شبکه یک شده است. در ادامه در گفتوگو با تهیهکننده و همچنین حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال جزئیاتی از اثر تازه تلویزیون را آوردهایم؛ همچنین نگاهی به کارنامه کاری سازندگان و بازیگران رخنه داشتیم و از اهمیت ساخت آثار با چنین محتوایی گفتیم.قصه موفقیتها
بدیهی است که توانمندیهای علمی و نظامی هر کشور بخشی از افتخارات آن است و مسببان این پیشرفت نیز درخور ستایش هستند و در جایگاه قهرمان، شنیدن، خواندن و تماشای زندگیشان الهامبخش و در صورت پرداخت هنرمندانه جذاب است. بههمینخاطر هم به لحاظ استراتژیک و همنوایی با سیاستهای کشور و رسانهملی لزوم بهتصویرکشیدن قصههایی از این دست احساس میشود و هم میتواند برای مخاطبان بهویژه نسل جوان تأثیرگذار و درعینحال سرگرمکننده باشد. سریال رخنه، قصهای را در همین راستا روایت میکند. قصهای به قلم مریم امینی که هم وجوه ملی و معمایی دارد و هم عشق و عاطفه و ارزشهای خانوادگی در آن تنیده شده است. به همین سبب میتوان انتظار داشت که موتور جذابیت این قصه خیلی زود گرم شود و مخاطبان شبکه یک سیما را بهصورت شبانه با خود همراه سازد. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال در این خصوص به جامجم میگوید: جدای از بحث جاسوسی، ترور و علم به روابط خانوادگی هم در فیلمنامه پرداخته شده و چالشهای خانوادگی بهخوبی در مشکلات کاری شخصیتها نمایان است. این ارتباط بهخوبی در قصه درآمده است تا جایی که گاهی فراموش میکنم سازنده اثر هستم و درگیر قصه میشوم. به این ترتیب گمان میکنم کسانی که علاقهمند به فضای علمی و اکشن باشند با سریال همراه خواهند شد و دوستداران قصههای خانوادگی نیز از تماشای رخنه لذت میبرند. رخنه، اولین همکاری مشترک وزارت دفاع سازمان حفاظت اطلاعات با سازمان صداوسیماست که هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن میرود. این سریال برگرفته از خنثیسازی امنیتیترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در سازمان هوافضای وزارت دفاع و صنایع دفاعی و موشکی این وزارتخانه است. سریال رخنه در ۳۰ قسمت تولید شده و همانطور که اشاره شد، مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که روی موشکهای ماهوارهبر و فضایی تحقیق میکند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبهرو میشود. البته آنطور که دستاندرکاران سریال گفتهاند، داستان از تنوع گونههای متنوع برخوردار است و حوزههای امنیتی، علمی و خانوادگی را در بر میگیرد. رخنه علاوه بر پرداختن به ظرفیتهای موجود در مراکز علمی و فناوری کشور در حوزه دفاعی بهویژه صنعت هوافضا و تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان در حوزه پدافندی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مخاطرات و تهدیدهایی که این افراد در مسیر کارشان با آن مواجه هستند به تصویر درآورده است. در مجموعه رخنه، شهرام نجاریان مدیر تصویربرداری، حدیث نیکرو مدیر برنامهریزی، شهرام متولیباشی صدابردار و هومن معصومی طراح صحنه هستند. حسین زندباف و محمدمصطفی رجبی بهصورت مشترک کار تدوین را انجام دادند. موسیقی سریال نیز اثری ازآلبرت آراکلیان است.این سریال در لوکیشنهای متفاوت تصویربرداری شده که از جمله آنها لوکیشنهایی اطراف تهران و همچنین خارج از کشور در ترکیه است.
مهدی شفیعی که پیشتر تهیهکنندگی آثار متنوعی در تلویزیون مانند «تبوتاب» را برعهده داشته، او در سریال تبوتاب ملودرامی خانوادگی را به کارگردانی داریوش مختاری به تصویر کشیده بود که به نظر میرسید فضایی آرام و به لحاظ مناسبات تولید جمعوجورتر داشته باشد، هرچند خودش در گفتوگو با ما اذعان کرد که آن سریال هم بهظاهر اینگونه بوده و در عمل به خاطر وجود شخصیتهای متعدد در فیلمنامه و لوکیشنهای متنوع با چالشهای خاص خود در تولید مواجه بوده است.
شفیعی درباره سریال جدیدش که با تغییر کارگردان مواجه شد، به جامجم میگوید: آقای غفاری در بخشی از کار حضور داشتند و بعد، آقای لوافی ادامه کار را در دست گرفتند که بخش زیادی از کار را شامل میشد. در خط اصلی قصه سه فضا داریم که یکخطی آن درباره یک دانشمند حوزه موشک ماهوارهبر است که با تهدیداتی روبهرو میشود و بقیه قصه جلو میرود. بخشی از قصه برگرفته از واقعیت است اما طبیعی است که وارد فضای دراماتیک میشود و جایی بین واقعیت و قصه است. در حقیقت یک گرتهبرداری از شخصیتهای متفاوت کردیم. یعنی مخاطب میتواند هر کسی را جای این شخصیت بگذارد اما مهمترین آدمهای فعال در این حوزه را میتوان در این کاراکتر مشاهده کرد.
وی ادامه میدهد: به نظرم این کار، از نظر پروداکشن و فضاهایی که تجربه کردیم و موضوع و رفتوآمدها پرچالش بود و از کار قبلی من فاصله داشت. البته همزمان با کار قبلی چند سالی، درگیر فیلمنامه این کار بودم که سال قبل به تولید رسیدیم.
شفیعی در مورد نقشهای اصلی قصه توضیح میدهد: چند نقش اصلی داریم اما میتوان گفت رامتین خداپناهی و نادر فلاح نقشهای اصلی هستند. دیگر بازیگران این اثر به تناسب قصه به کار اضافه میشوند.
این تهیهکننده درباره استفاده از پروندههای واقعی برای نگارش این سریال عنوان میکند: در واقع با پروندههای سازمان حفاظت اطلاعات و هوافضا سروکار داشتیم و با بخش صنایع وزارت دفاع هم در ارتباط بودیم. زیرمجموعههای وزارت دفاع در این کار دخیل بودند. وی میافزاید: تولید ما یک سال طول کشید اما از قبل هم هفت، هشت ماه درگیر پیشتولید و قبل از آن درگیر فیلمنامه بودیم. نویسنده، خانم مریم امینی از ابتدا درگیر ماجرا بود. ایشان نویسنده جوانی است که قبل از این «زندگی از نو» را در کارنامه خود داشت. این کار محصول تولیدات حادثهای سیمافیلم است و به همین خاطر در این سریال شاهد صحنههای اکشن بسیاری خواهیم بود. این تهیهکننده درباره محور اصلی سریال بیان میکند: نکته کار این است که حجم بسیاری از موضوعات را داشتیم و در اجرا از ویژوال افکت و بدلکاری استفاده کردیم. به همین خاطر کار سنگینی بود که به یک اثر پرچالش تبدیل شد.
شفیعی در مورد لوکیشنها هم میگوید: لوکیشنها ایران و ترکیه بود. در تهران نقاط متفاوتی داشتیم که اطراف تهران و حاشیه را هم شامل میشد. مثل خجیر و پردیس و... . اثر قبلی من به نظر شهری میرسید و به چشم نمیآمد که پراکندگی لوکیشن دارد. با این حال کار جدید به لحاظ بصری متفاوتتر است، چون فضاهای متفاوتتری دارد. چالشهای بزرگتری هم نسبت به قبلی داشتیم. ۷۰ بازیگر جلوی دوربین رفتند که بالای ۴۰، ۵۰ بازیگر نقش جدی داشتند و چهرههای زیادی حضور داشتند. هنرورها هم بالای ۱۰۰۰ مورد بود. در این کار هم چهار معرفی چهره داریم که آتیهدار هستند. در کنارشان، کموبیش بچههای تئاتری هم حضور دارند. از ژانرهای ترکیبی زیادی استفاده کردیم که از ملودرام خانوادگی تا علمی و امنیتی و معمایی را شامل میشود.
تجربه دوباره تعلیق و هیجان
اگر از علاقهمندان به آثار نمایشی هستید که در آنها صحنههای پرتعلیق، شلیک و اکشن نشان داده میشود، «رخنه» انتخاب خوبی برای شماست؛ چراکه در فضایی ایرانی، با قصهای ملی که نشانههایی در متن و فرامتن به مسأله هویت، اقتدار، امنیت، پیشرفت و البته خانواده ایرانی دارد، میتواند لحظات پرکششی را در روایت ایجاد کند. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال رخنه پیش از این سریال «شهباز» را کارگردانی کرد که اخیرا باردیگر از آنتن شبکه فراتر در حال پخش است. او در شهباز نیز با قصهای سروکار داشت که هم وارد فضای پلیسی و معمایی میشد و هم روایتهای عاطفی داشت. او در سریال رخنه نیز فضایی اکشن و امنیتی را در قصه تجربه کرده است که بیارتباط به اثر قبلی او در تلویزیون نیست. هرچند خود علاقهمند است کارگردانی در ژانرهای متفاوت را در کارنامه خود داشته باشد. وی در اینباره و در گفتوگو با ما بیان کرد: کارهایی که در این ژانر کردم، موفقتر بوده و بیشتر دیده شده است. چون سابقه سریال شهباز را داشتم، حس کردم میتوانم از عهده این کار بربیایم. من از جایی به بعد به کار اضافه شدم و از آن زمان تمام تلاشم را کردم که ساختار سریال بهدلیل تغییر کارگردان آسیب نبیند. همچنین جذابیت و هیجان کار تا آخر حفظ شود. وی ادامه میدهد: مشتاق هستم ژانرهای دیگر را تجربه کنم. البته چون سالها برای تلویزیون مینوشتم، ژانرهای دیگر را هم تجربه کردم. علاقه زیادی به ژانر اجتماعی دارم ولی پیشنهادهایی که سر راهم در کارگردانی قرار گرفته، من را بعه سمت ساخت آثار اکشن و امنیتی برده است.البته آنچنان که شفیعی در گفتوگو با ما بیان میکند، این سریال را علی غفاری کارگردانی میکرده اما پس از مدتی از گروه جدا میشود و عمده کار با کارگردانی لوافی به تصویر کشیده شده است. همچنین لوافی در کارهای پستولید، حاضر بوده است.
غفاری کارنامه متفاوتی در سینما و تلویزیون دارد. از «چراغ قرمز» بگیر تا «استرداد» که هم به لحاظ ژانر و هم کیفیت در دو فضای متفاوت سیر میکنند. در تلویزیون نیز فصلی از سریال«بچه مهندس» را کارگردانی کرد که اتفاقا فصلی بود که هم مخاطبان آن را پسندیدند و توجه مثبت منتقدان را در پی داشت.
در ادامه گفتوگو با لوافی، این کارگردان در مورد چالشهایی که در این این سریال بهدلیل ژانر آن و همچنین عدم حضور در ابتدای کار داشته است، توضیح میدهد: با چالشهایی روبهرو بودم اما تجربه سریال شهباز خیلی کمک کرد. عوامل پشتصحنه و همچنین مقابل دوربین خیلی همراهی کردند و زود توانستم با بازیگران هماهنگ شوم.
وی اضافه میکند: سعی کردم با نویسنده همراه باشم تا سکانسهای گرفتهشده، لطمه نبیند. او روی بخشهایی که تصویربرداری شده بود و بخشهایی که تغییر پیدا کرده بود، تسلط داشت و همین موضوع به من کمک میکرد تا قصه را جلو ببرم. لوافی میگوید: بیشترین جذابیت قصه برای من اهمیت حفظ جان دانشمندان برای کشور بود. در این سالها قصههایی با این محوریت ساخته شده اما تمرکز این سریال بیش از گذشته بر تلاش برای حفظ سرمایههای ملی بود.
این کارگردان در مورد آشنایی قبلی با سوژه سریال نیز عنوان میکند: شاید با سوژه هوا و فضا و عرصه موشکی آشنایی نداشتم اما در به تصویر کشیدن اقدامات جاسوسان در به خطر انداختن جان دانشمندان در سریال قبلی تجربه داشتم.
نقشی متفاوت از مرد نقشهای منفی
نادر فلاح از بازیگران اصلی سریال است. بازیگری که پیش از این او چه در قاب تلویزیون، چه سینما و تئاتر نقشهای بهیادماندنی که به شیوهای هنرمندانه اجرا شدهاند، بسیار به خاطر داریم. او که سابقه طولانی در عرصه نمایش دارد برای عاشقان سینما پس از فیلم سینمایی «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور بیش از پیش شناخته شد. او برای حضورهای سینماییاش هم برنده جایزه شده و هم طعم نامزدی در جشنوارهها را چشیده است. اخیرا او را در سریال آتش و باد در یک نقش منفی در جعبه جادو دیدیم؛ نقش سرخو که خود دربارهاش به جامجم گفته بود: همیشه در انتخابهایم تأثیرگذاری نقش در قصه و درگیریهای دراماتیک او با دیگر شخصیتها برایم اهمیت دارد. او در رخنه فراتر از تأثیرگذاری در قصه، نقش عباس را برعهده دارد که نقش اصلی است و بسیاری از وقایع حول کنشها و واکنشهای او شکل میگیرد وحتی در صحنههایی که حضور ندارد، بسیاری از شخصیتها دربارهاش سخن میگوید.
نقش دیگری که از این بازیگر در تلویزیون دیدیم در سریال عشق کوفی بود که سال گذشته روی آنتن رفت. وی در این سریال نقش مردی علوی و متعصب را بازی میکرد که به شغل قصابی مشغول بود اما دخترش به او و همرزمانش خیانت میکند. میشود گفت نقشهای منفی تخصص این بازیگر است و پیش از دیگر نقشها با ایفای آنها شناخته میشود. نقش دیگر او در این فضا با سریال زمین گرم در خاطرهها مانده است. بازی کمنقص و هنرمندانه او شخصیت استوار(پدر اصلان) را تأثیرگذار میکرد و حتی تا حد زیادی بار جذابیت مخاطبان به قصه را بر دوش میکشید. شخصیتی از اوج و به حضیض میرسد و فلاح باید تناقضهای او در طول زمان را به تصویر میکشید. وی در مصاحبهای درباره علاقهاش برای فاصله گرفتن از نقشهای منفی بیان کرده بود: دوست دارم از نقشهای منفی فاصله بگیرم، گرچه در تمام قصهها شخصیتهای منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمیکند اما این نقشها عملگرا هستند. ولی دلم میخواهد کمی از این شخصیتها فاصله بگیرم و نقشهایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم بهعنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من بهعنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی میکند.
این بازیگر که توانایی در ادای لهجه کرمانی بهعلت اصالت خود دارد تا امروز در برخی نقشها از این خصیصه در خدمت شیرینتر کردن اثر بهره گرفته است. البته توانایی او در نقشهای کمدی فراتر از استفاده ابزاری از لهجه است و بیشتر بر شناخت او از مخاطبان سوار است. برای مثال در سریال زیرخاکی او در یکی از نقشهای منفی که گاهی نوکزبانی حرف میزد در خاطرهمان مانده است اما در قالب نقشهای مثبت هم از این بازیگر توانایی سراغ داریم. همانطور که اشاره شد او در سریال رخنه، رخت شخصیتی متفاوت را بر تن کرده است تا بار دیگر گوشهای از هنر خود در رشته نمایش را به رخ بکشد و باید دید آیا باز هم با موفقیت سر از این آزمون بیرون میآورد یا خیر. با توجه به آنچه فلاح درباره علاقهاش به نقشهای مثبت اما عملگرا بیان کرده بود، انتخاب نقش عباس و حضور او در این نقش میتواند جامهعمل پوشاندن به همین خواسته باشد که البته با توجه به اصلی بودن این نقش، تأثیر بیشتری هم روی روند قصه خواهد داشت و فرصت خوبی برای درخشیدن دوباره یا درخشش بیشتر این بازیگر ۵۱ ساله باشد؛ فرصتی که پیش از این در ابعاد کمتر برای او رقم خورده بود.
گزیدهکار اما مؤثر
رامتین خداپناهی، دیگر بازیگری است که در سریال رخنه نقش محوری دارد و مقابل نادر فلاح، یک زوج هنری تازه و البته متفاوت را رقم میزنند. خداپناهی جزو بازیگران گزیدهکار است که در حرفه و هنر خود، روشی منحصربهفرد دارد. یکی از پررنگترین خاطرات مخاطبان تلویزیون از بازیگران به نقش ستار بیابانی در سریال «فقط به خاطر تو» محصول سال ۱۳۸۲ برمیگردد. او که پیش از این هم آثاری را در سینما و تلویزیون داشت در این سریال شخصیتی هوشمند و البته جاهطلب را به نمایش گذاشته بود و پس از آن نیز در نقشهای مختلف دیده شد که البته شمارشان با توجه به توانایی این بازیگر میتوانست بیشتر هم باشد. یکی از نقشهای متفاوت او در سریال بانوی عمارت بود که در فضایی تاریخی روایت میشد؛ خاطرتان باشد خداپناهی در این سریال نقش برادر بزرگتر فخری (فخرالزمان) را بازی میکرد که مردی عاقل و خانوادهدوست بود. آخرین نقشآفرینی او در تلویزیون باز در ژانر تاریخی در سریال گیلدخت بود که آن هم قصهای از دوران قاجار را روایت میکرد. سریالی که سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ روی آنتن بود و این روزها بار دیگر از شبکه آیفیلم پخش میشود.
خداپناهی در سریال رخنه نیز ژانری متفاوت را تجربه کرده و نقشی متمایز را بهعهده دارد که باید دید در قاب تصویر چگونه از آب درمیآید. او در این سریال نقش یکی از فعالان بنام حوزه هوا و فضا را برعهده دارد که در ادامه قصه با پیچیدگیهای شخصیت او بیشتر آشنا میشویم.
لوافی(کارگردان) درباره تفاوت نقش دو بازیگر اصلی به ما میگوید: خیلی متفاوت از کارهای قبلی کارنامه آنهاست و توانمندیهای شاخصی را از این دو عزیز میبینیم که پیش از این، شاهدش نبودیم.
رخنه نقشآفرینان به قلب قصه
در سریال رخنه هم چهرههای آشنا و مشهور حضور دارند و هم بازیگران جوان و کمتر شناخته شده که احتمالا این مجموعه نمایشی سکویی برای معرفی بیشتر آنان به مخاطبان خواهد شد. ترکیب چهرههای تازه و حرفهای در عالم بازیگری یکی از باورهای شفیعی در تولید سریال است که در «تب و تاب» نیز شاهدش بودیم. او در این خصوص به جامجم میگوید:از میان بازیگران متعددی که در سریال رخنه حضور دارند، میتوان به نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالیتبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران، علیرام نورایی، خسرو شهراز، اتابک نادری، افشین نخعی، شهین تسلیمی، آتیه جاوید، مهدی علیپور، حسن اسدی، امیر حامد و...اشاره کرد.
مهدی علیپور در گفتوگو با جامجم درباره نقشش در این سریال بیان کرد: رخنه، موضوعی امنیتی ــ اطلاعاتی دارد که من نقش مهندسی را بازی کردهام که درگیر یک قصه عاشقانه قدیمی است.
نگاهی به سریالهای تلویزیونی که در سالهای اخیر با موضوع امنیتی عرضه شدند.
گاندو/ جواد افشار / ۱۳۹۸
خانه امن/ احمد معظمی/ ۱۳۹۹
گاندو ۲/ جواد افشار/ ۱۳۹۹
شهباز/ حمیدرضا لوافی/ ۱۴۰۱
محرمانه/ محمود معظمی/ ۱۴۰۲
ترور/ خیرا... تقیانیپور/ ۱۴۰۲
رخنه/ حمیدرضا لوافی و علی غفاری/ ۱۴۰۳